فصل دوازدهم
سر سپردن اولاد خاندانها بعد از زمان سلطان
چون به طوری كه از پیش گفته شد، عموم اهل حق بلااستثناء باید توسط پیر و دلیل سر سپرده شوند، تا پیوند سلسله مراتب قطع نگردد؛ این بود صاحبمنصبان طبقهی اول خاندانهای هفتوانه كه در عصر سلطان وجود داشتند، پیرشان بنیامین و دلیلشان داود شد. و برای نسلهای بعدی یعنی اولاد خاندانها، سلطان چنین توصیه فرمود:
اولاد خاندانها كه هر یك سمت جانشینی پیر بر جمعی از اهل حق دارند، نظر به اینكه، خودشان هم مكلّف به داشتن پیر و دلیل هستند، لذا هر خاندانی باید از خاندان دیگر جانشین پیر انتخاب نموده و سر بسپارد. جانشین دلیل هم مختار است از اولاد دلیل نزد خاندان خودش انتخاب نماید، یا از اولاد دلیل خاندانی كه به وسیله او سر میسپارد.
تكلیف اولاد دلیلها هم آنكه، هر دلیلی نزد هر خاندان هست، جانشین پیرش همان خاندان و جانشین دلیلش هم كسی خواهد بود، جانشین پیرش جهت او آن را انتخاب نماید. اعم از اینكه شخص انتخاب شده از یاران خاندان پیرش باشد یا از یاران خاندانی كه پیرش توسط او سر سپرده است.
- ۷۷فصل دوازدهم
البته انتخاب جانشین پیر و دلیل هر خاندانی از خاندان دیگر، قضیهی مافوق و مادونی نیست، زیرا خاندانها همگی از حیث شئون باطنی در عرض یكدیگر قرار دارند، و رعایت این مراسم چنانكه قبلاً تذكر داده شد، فقط از لحاظ انجام تشریفات پیوند سلسله مراتب به مبدأ اصلی است. ضمناً متذكر میشود:
اولاً – چون انتخاب جانشین دلیل در هر مورد اعم از دلیل برای پیر، یا دلیل برای دلیل، موكول به نظریهی جانشین پیر است، دیگر لزومی ندارد در مطالب آتی، ذكری بالخصوص از جانشین دلیل برای اولاد پیر یا اولاد دلیل شود. كافی است كه جانشین پیر برای اولاد هر خاندانی مذكور گردد، زیرا روی قاعدهی كلی، جانشین دلیل یا از یاران خاندان خودش است یا از یاران خاندانی كه توسط او سر سپرده است.
ثانیاً – جهت اختصار به جای عبارت «انتخاب جانشین پیر و سر سپردن اولاد هر خاندان به اولاد خاندان دیگر» به جملهی «سَرْ داد» یا «سر دادند» اكتفاء مینماید.
بنا به مراتب اولاد خاندانهای هفتوانه همچنین سایر خاندانها، بعد از زمان سلطان، بدین ترتیب اركان سر سپردن را انجام دادند:
خاندان شاه ابراهیم و سید خاموش به یكدیگر سر دادهاند. خاندان عالیقلندر، قبل از ظهور آتشبگ به خاندان شاه ابراهیم و بعد به آتش بگ سر داده، و خاندان بابا یادگار (۱) هم به خاندان شاه ابراهیم سر داده، خاندان میر سور و سید مصفا به یكدیگر سر دادهاند. خاندان حاجی
- ۱- چون بابا یادگار سر به شاه ابراهیم سپرد، بین اولادان آنان حق ازدواج نیست.
- برهانالحق۷۸
بابو عیسی به خاندان میر سور سر داده. خاندان ذوالنور قلندر در بین خود به یكدیگر سر دادهاند. خاندان بابا حیدر نیز در بین خود به یكدیگر سر دادهاند. خاندان آتشبگ هم به یكدیگر سر دادهاند. خاندان شاه حیاس هم به شرح ایضاً. نكات دیگر كه قابل توجه است آنكه:
اولاً – هر كس به مسلك اهل حق با بصارت دل و ایمان و اطمینان كامل وارد شد، همانا یك مرتبه سر سپرد كفایت میكند؛ یعنی قضیه مادام العمری و اول و آخری است، دیگر بداء و نسخ و فسخ و تكرار و تجدید به هیچوجه ندارد. زیرا همانطوریكه از ظاهر لفظ و منطوق سر سپردن مفهوم میشود، منظور از جملهی «سر سپردن» سر دادن به راه حق و جان و هستی خویش تسلیم نمودن است. با این وصف بدیهی است هر گاه سر برود جان به تن بر نمیگردد تا اراده و اختیاری از خود داشته باشد كه بداء و نسخ و فسخی برای او پیش آید. تكرار و تجدید هم به این علت ندارد، چون رشتهی سلسله مراتب مسلك اهل حق توسط مقامات معنوی به مبدأ اصلی پیوسته است، دیگر متكی به شخص یا اشخاص معینی در ظاهر نمیباشد تا تغییر و تبدیل یا فوت دستگیر ظاهری موجب تكرار یا تجدید شود.
بعبارةٍ اُخری این مسلك تقلیدی نیست تا در محور مقَلِد و مُقَلَد قرار گیرد. البته بحث تقلید در مرحلهی شریعت، جهت فرق بین مجاز از حقیقت، به جای خود صحیح است و آن چنان تقلید موضوع بحث ما نیست، بلكه مقصود ما مقام تحقیق و حقیقت است كه تقلید و مجاز در آن راه ندارد.
اما اگر به اوصافی (بصارت و ایمان و اطمینان) كه در بالا اشاره
- ۷۹فصل دوازدهم
شد خللی باشد و شخص سر سپرده از روی جهالت مرتد گردد، سپس ندامت حاصل نموده توبه نماید، به فحوای آیات توبه كه در قرآن مجید متعدد است از جمله این آیه: «اِنَّمَاالتَّوْبَةُ عَلَیاللهِ لِلَّذینَ یَعْمَلُونَ السّوُءُ بَجَهالَةٍ ثُمَّ یَتوُبوُنَ مِنْ قَریبٍ فَاوُلئِكَ یَتوُبُاللهُ عَلَیهِمْ وَ كانَ اللهُ عَلیماً حَكیماً» یعنی «این است و جز این نیست كه پذیرفتن توبه بر خدا است برای آنان كه میكنند عمل زشت به نادانی، سپس توبه و بازگشت كنند از زمان نزدیك، پس آنها هستند كه توبه بپذیرد خدا برایشان و باشد خدا دانای درست كردار» (سوره ۴ – آیه ۱۷)، در این صورت باید مجدداً با انجام تشریفات، به خاندان دیگر غیر از خاندان سابق سر بسپارد. و نیز علاوه بر مخارج تشریفات سر سپردن مجددش نذوراتی هم به تناسب استطاعت مالی، توأم با عبادت و ریاضت طبق دستور پیر فعلی به عمل آورد.
اینكه به خاندان دیگر باید سر بسپارد بدین لحاظ است: هر خاندانی یك مرتبه صلاحیت دارد سر كسی را بسپارد، و نسبت به آن كس در دفعهی دوم باید به خاندان دیگر رجوع شود.
ثانیاً – واردین مسلك اهل حق، اگر از اشخاص چكیده (۱) هستند، باید به همان خاندانی سر بسپارند كه ولی قانونی آنان سر سپرده است. و اگر از اشخاص چسبیده هستند، آن هم اگر توسط یكی از اهل حق تبلیغ و هدایت شدهاند جایز است به همان خاندانی سر بسپارند كه آن هادی سر سپرده است، و اگر تأییداً لله یا در نتیجهی مجاهدت خود توفیق یافتهاند، به هر یك از خاندانهای حقیقت تمایل پیدا كنند میتوانند سر
- ۱- چكیده و چسبیده در فصل نهم این كتاب توضیح شده است.
- برهانالحق۸۰
بسپارند. زیرا تمام خاندانها از یك ریشه به وجود آمدهاند و یك هدف دارند، هیچگونه ترجیح و مرجحاتی بین آنان نیست.
ثالثاً – سر سپردگان به هر خاندان اعم از پیر و دلیل، بین آنان ازدواج نشاید، زیرا هر مریدی نسبت به پیر و دلیل خود حكم فرزند را دارد.