استاد الهی
استاد الهی
(۱۳۵۳-۱۲۷۴)
«این مکتب، مانند طب جدیدی است که بعد از سالیان متمادی ریاضت و تجربه و تحقیق دریافتم باید اینطور باشد.» (برگزیده، گ ۱۵)
در سه شنبه شب، ۱۹ شهریور ۱۲۷۴ شمسی، در ساعت ۱۰:۱۴ بعد از ظهر، در خانوادهای به دنیا آمد كه تبارش به حسین بگِ جَلْد، پدر خاتون رمزبار (مادر سلطان اسحاق) میرسد. پدر – حاج نعمتالله مُكری جیحونآبادی، باطندار ششدانگ(۱) – با جدیت و مراقبت، فرزندش را با تعلیمات ویژهای كه از تربیت خردسالان بسی فراتر بود، تا ۲۱ سالگی رشد و نمو معنوی داد، به گونهای كه در آن سن، مطابق اصطلاحات سنت قدیم، او یك «شیخ کبیر»( آ ح ۱، گ۱۵۶۳) بود.
«پدرم همیشه به من میفرمود: شما را توی باغی با صفا به عمل آوردهام. وقتی خارج دیوار باغ را نگاه كنی جز كثافت و مزبله چیزی نیست. بعد از رحلت پدرم، وقتی وارد زندگی شدم خیال نمیكردم ممكن است كسی دروغ بگوید یا تقلب كند و یا برخلاف انسانیت كاری كند؛…» (آ ح ۱، گ ۱۵۸۸)
اما آموزشهای دقیق پدر و تعالیمِ دقیق، به همراه پیشینهی معنویِ خانوادگی، گندمی بود از خرواری که استاد الهی با کوشش و تلاش، پس از آن دوران اندوخت. به گفتهی او، هر سال کارِ در اداره برابر بود با ۱۲ سال ریاضات دوران نوجوانی. (آ ح ۱، گ۱۶۶۹)
ابداع او در معنویت، بیارتباط نبود با روحیهی حقیقتجوی محققانهاش که در تمامی آثارش به نمایان پیداست. مطالعهی گفتارهای کتاب آثارالحق، خواننده را با واقعیت حقیقتجویی او كه از نوجوانی آغاز شده بود آشنا میکند. همین روحیهی حقیقتجو بود که سبب شد تا ترک عزلت کند و در معنویت، راهكاری فراگیر و روزآمد ابداع كند و آن را در بطن جامعه به محك آزمونهای سخت، بیازماید. در واقع، پس از رحلت پدر، از «باغ باصفا»ی پدر بیرون آمده، وارد شغل قضاوت شد و زندگی را با دستآوردهای معنوی دوران پدر ولی به شیوهی ابداعی خود ادامه داد.
اما آموزشهای دقیق پدر و تعالیمِ دقیق، به همراه پیشینهی معنویِ خانوادگی، گندمی بود از خرواری که استاد الهی با کوشش و تلاش، پس از آن دوران اندوخت.
کتاب برهانالحق که اولین کتاب منتشر شدهی اوست، در سال ۱۳۴۲ شمسی، پس از بازنشستگی از شغل قضاوت كه نزدیك به سیسال به آن مشغول بود، انتشار یافت. در این کتاب تحقیقی، استاد، طی فصولی چند، در کنار شرحِ تحقیق خود از آیین و مرام اهل حق، حقایقی، لازمهی سلوک حقیقی را، گاه بیپرده، و گاه در لایههایی چند، در اختیار حقیقتجویان قرار میدهد.
کتاب معرفتالروح (۱۳۴۸)، سومین(۲) اثر منتشر شدهی استاد، اثری است تحقیقی دربارهی روحشناسی و آخرتشناسی که در آن، موضوع سیرکمال روحی و مراتب گوناگون آن، به دقت تشریح شده است. در این میان، آثار تحقیقی- تألیفی دیگری از استاد الهی در دست است که هنوز انتشار نیافته است.
استاد تجربیات و مشاهدات خود در زندگانی را كه اساس معنویت فطری بود از حدود سال ۱۳۴۳ تا هنگام رحلتش در سال ۱۳۵۳، طی دیدارهای خانوادگی که دوستانی نیز در آن حضور داشتند عنوان میکرد. این گفتارها حاوی نمونههایی عملی از شیوهی ابداعی او — طب جدید روح — است، که در دو جلد به نام آثارالحق (۳)، بعداً به چاپ رسید.
در همین گفتارها است که استاد، فراوان بر انسانیت و رعایت اخلاق در همهی ابعاد زندگانی تأکید میورزد. از دیدگاه استاد الهی، انسان به کسی اطلاق میشود که در زندگانی، و در همهحال، بتواند خود را به جای دیگران بگذارد؛ هر آنچه را بر خود میپسندد، برای دیگران هم بخواهد، و هر چه را بر خود نمیپسندد، بر آنها هم نپسندد.
از دیدگاه استاد الهی، انسان به کسی اطلاق میشود که در زندگانی، و در همهحال، بتواند خود را به جای دیگران بگذارد؛
در این میان، موسیقی از اشتغالات دائمی استاد بود. از حدود سه سالگی، ساز به دست گرفت و تا آخر، آن را بر زمین نگذاشت. رپرتوار موسیقی استاد، حاکی از عمق درک او از موسیقی و ارتباط آن با حقیقت وجود انسان است. نواهای او همچون معنویت ابداعیاش، نو و حاصل تجارب شخصی است كه روح انسان را نشانه میگیرد و آن را به وجد میآورد.
جوهر حق و حقیقت كه امواجش در تمامی ابعاد زندگانی استاد مشهود است، چنان عادی از او ساطع میشد که استثنائی به نظر نمیآمد. اگر بنا باشد که تنها بر یک نکتهی بارز از احوال او تأکید شود، بیگمان، همین خصیصه است.
برای آشنایی بیشتر با زندگانی و مشی معنوی استاد الهی میتوان به دو كتاب آثارالحق و وبسایت رسمی او مراجعه کرد: www.ostadelahi.com
- ششدانگ: معادل لفظ کامل و بدون کم و کاست.
- رسالهی حاشیه بر حقالحقایق (۱۳۴۶) دومین اثر منتشر شده استاد الهی است که شامل توضیحاتی است بر برخی اصطلاحات کتاب شاهنامه حقیقت تألیف حاج نعمتآلله مکری جیحونآبادی، پدر استاد الهی.
- جلد اول در سال ۱۳۵۶ ش و جلد دوم در سال ۱۳۷۰ ش منتشر شد.